اسم

اسم كلمه‌اي است كه براي ناميدن شخص يا حيواني ياچيزي یا مفهومي‌به‌كار مي‌رود.
 ویژگی‌هاي اسم:
1. اسم مي‌تواند همه نقش‌ها (غیر از نقش فعل و صفت ) را بپذیرد.
2. اسم تنها واژه‌اي است که مضاف‌الیه واقع مي‌شود.
3. اسم را مي‌توانیم جمع ببندیم. کتاب‌ها، درختان
تذکر:اگر واژه‌ای دیگر دو ویژگی اخیر را داشته باشد یا جانشین اسم (ضمیر) است یا به اسم تبدیل شده است.

     کتاب او.    دانشمندان 
1-اسم عام: اسمي‌ را گویند که شامل همه افراد هم‌جنس باشد: مرد، شهر
2-اسم خاص: اسمي ‌که بر فرد یا افرادی مخصوص و معینی دلالت کند: علی
اسامي‌خاص چهار دسته‌اند:

1- اسم خاص انسآن‌ها: علی، سعید
2-اسم خاص مکآن‌ها: البرز، شیروان
3-اسم چیزهایی که بیش از یکی نیستند: قرآن، اوستا
4-اسمي‌که بر برخی چیزهای خاص مي‌گذارند: رخش
سایر اسم‌ها عامند  
1-نکره: اسمي‌که برای مخاطب یا خواننده آشنا و شناخته نباشد.  علامت آن ی نکره است: کتابی، مردی
2- معرفه: اسمي‌که برای مخاطب یا خواننده آشنا و شناخته باشد: احمد، قرآن
اسامي‌معرفه در فارسی علامتی ندارد اما مهم‌ترین اقسام معرفه عبارتنداز:


ادامه نوشته

وجه فعل

فعل را از این جهت که خبری را برساند یا وقوع آن را با شک و شرط همراه کند یا درخواستی را برساند به سه وجه تقسیم مي‌کنند.

1-وجه امری: فعل امر
2- وجه التزامی: ماضی التزامي‌ و مضارع التزامي‌ که مفهوم فعل با امید و آرزو و شرط همراه است.
3- وجه اخباری: وقوع فعل را به طور قطع و یقین خبر مي‌دهد هم فعل‌هایی که تاکنون بررسی کرده‌ایم به‌غیراز موارد فوق وجه اخباری هستند.
فعل وصفی: فعل را با ساخت صفت مفعولی به‌کار ببرند و فعل دیگری در آخر عبارت بیاورند که شخص  و زمان و وجه فعل وصفی را مشخص مي‌سازد.

شرایط فعل وصفی:
1- اتحاد فاعل در دو جمله
2- نیاوردن "و" بعد از فعل وصفی
3- نیاوردن چند فعل وصفی پشت سر هم

فعل‌هاي غیرشخصی:
از "توانستن" و"بایستن" و "شایستن" همراه با بن ماضی یا مصدر فعل‌هاي دیگر ساخت‌هایی به‌كار مي‌رود که بر شخص معینی دلالت نمي‌کند. نتوان رفت، نتوان رفتن

فعل معین:
یا فعل کمکی فعلی است که در ساختن فعل دیگر به‌كار مي‌رود و نشانگر زمان فعل یا ساخت مجهول است.
رفته بودم (ماضی بعید)   خواهم رفت (مستقبل)   زده شد (مجهول)
فعل منفي: زماني كه نشانه ن نفي بر سر فعل بيايد. نمي‌روم
فعل نهي:امر منفي است: نرو

تبریک نوروز